me and i

我……还活着吗?
۲ مطلب در اسفند ۱۴۰۲ ثبت شده است

؛

وقتی برگردی من بازم منتظرتم، نمیدونم کی و کجا. من همیشه همون جای همشگی ایستادم، فراموش نمیکنم ریتم قدمات چطوری بود، صدای نفسهاتو یادم نمیره. "بهم نخند من دماغم شکسته معلومه نفس کشیدنم پر سر و صداست". هیچوقت فکر نمیکردم دلم برای دماغ شکسته یکی دیگه تنگ بشه. بله سخته، من هنوز پیویتو دارم و نمیدونم چکارش کنم ، میترسم پاکش کنم و بعد هیچوقت نتونم مدل حرف زدنتو به یاد بیارم ، هربار نگاهم به پروفایل احمقانت می افته قلبم هزار بار سریع تر میزنه.

من یه دوست صمیمی دارم که همه جا همراهمه ، هرکس بیاد، هیچوقت تو نمیشه. امیدوارم الان خوشحال باشی. برعکس وقتایی که با گریه پیام میدادی"میای بریم بیرون؟" میدونی قسمت دردناکش کجاست؟ همه دوستت داشتن اما دیگه دیر بود. اما من دوستت داشتم و دارم و خواهم داشت، حتی وقتی میمیرم هم تو 17 ساله باقی موندی. 

من از فکرت در میام، اما تو همیشه تو فکر من باقی میمونی. خداحافظی های من زشتن "نشده یبار پیش من باشی و اخرش سگ نشی"، میدونم دیره اما معذرت میخوام.

lether ..
lether .. Monday, 28 Esfand 1402، 02:35 PM

خیلی ببخشید

یکی تو مدرسم هست که هیکلش دقیقا ، ددققییقااا دو برابر منه و از من بزرگتره.
الان چند وقته که به شونه هاش نگاه میکنم و احساس میکنم باید گازش بگیرم. میخوام بهش نزدیک بشم. نه چون جذابه ، نه چون ازش خوشم میاد ، بلکه چون میخوام گازش بگیرم

lether ..
lether .. Friday, 11 Esfand 1402، 08:58 PM